جدول جو
جدول جو

معنی گنه جین - جستجوی لغت در جدول جو

گنه جین(گَ نَ)
دهی است از دهستان حاجیلو از بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان که در 6 هزارگزی جنوب قصبۀ کبودرآهنگ و 10 هزارگزی شمال شوسۀتهران به همدان واقع شده است. موقعیت آن تپه ماهور وهوای آن سرد و سکنه اش 300 تن است. آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوب و انگور و صیفی و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی. راه آن مالرو است و از شاوه و حاتم آباد اتومبیل می توان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ لَ)
دهی از دهستان قاقازان است که در بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع است و 356 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(غَ لَ / لِ)
در لهجۀ طبری به معنی ابلق. رجوع به ابلق و واژه نامۀ طبری چ دکتر صادق کیا شود
لغت نامه دهخدا
(نِ)
بینندۀ گوه، کسی که نگهبانی میکند از فرناک و آنجا را پاک و پاکیزه می نماید، (فرهنگ شعوری ج 2 ص 325) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سُ خَ گُ تَ)
گنه بر خود زدن، گناه را بر گردن گرفتن. گناه را به خود گرفتن:
در گنه او از ادب پنهانش کرد
زآن گنه بر خود زدن او بر بخورد.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(گَ نِ)
دهی است جزء دهستان کاغذکنان شهرستان هروآباد که در 12 هزارگزی شمال آغ کند و 17هزارگزی راه شوسۀ هروآباد به میانه واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنه اش 297 تن است. آب آن از دو رشته چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوبات و سردرختی و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(گَ نَ)
دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان که در 18 هزارگزی باختر قصبه بهار و 2 هزارگزی شمال شوسۀ همدان به اسدآباد واقع شده است. هوای آن سرد و سکنه اش 560 تن است. آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات و حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گنه زدن
تصویر گنه زدن
گناه زدن، یا گناه بخود (بر خود) گناه زدن برخود
فرهنگ لغت هوشیار
خیس شدن
فرهنگ گویش مازندرانی